نحوه محاسبه حسابداری استهلاک دارائي ها - عوامل تعیین هزینه استهلاک
فهرست مقاله |
---|
نحوه محاسبه حسابداری استهلاک دارائي ها |
علل استهلاک |
عوامل تعیین هزینه استهلاک |
روشهای استهلاک |
همه مقالات |
عوامل تعیین هزینه استهلاک:
هزینه استهلاک هر دوره مالی از سرشکن کردن بهای تمام شده (منهای ارزش اسقاط ان ) بدست می آید که بر حسب فایده اقتصادی از کاربرد آن در دوره مالی عاید می گردد به عملیات آن دوره تخصیص می یابد.
متغیرهایی که در محاسبه هزینه استهلاک هر دوره می باید مورد نظر قرار گیرند. عبارتند از :
1. بهای (تمام شده ) واقعی
2. برآورد ارزش اسقاط
3. برآورد عمر مفید
بنابراین محاسبه استهلاک بستگی پیدا می کند به یک عامل واقعی و دو عامل برآوردی یا تخمینی.
ارزش اسقاط :
عبارتست از مبلغی که پیش بینی می شود از فروش مال یا در تعویض، به هنگام انصراف از کار آن، عاید می شود. در این براورد هزینه پیاده کردن و برچیدن مال هم منظور می گردد.
بعنوان مثال اگر فروش مال اسقاط 2500000 ريال و هزینه پیاده کردن و تحویل آن 500000 ريال برآورد شود، ارزش اسقاط آن 2000000 ريال خواهد شد.
مابه التفاوت بهای تمام شده و ارزش اسقاط مال را ماخذ استهلاک می نامند. اغلب در عمل از محاسبه ارزش اسقاط صرفنظر می کنند. در مواردی که حاصل فروش اسقاط مال را با هزینه پياده کردن آن برابر تشخیص دهند ( که عمل ارزش اسقاط آن صفر می شود) و یا مبالغ حاصل از فروش کم و ناچیز باشد، انصراف از محاسبه ارزش اسقاط را قابل قبول دانسته اند.
در برآورد عمر مفید مال برای محاسبه استهلاک، شروط و نکاتی به شرح زیر بطور ضمنی در نظر گرفته می شود:
1.استفاده از مال به وسیله مالک فعلی صورت گیرد.
2. کاربرد مال به صورتی باشد که به هنگام تحصیل آن منظور بوده است.
3. خط مشی برای تعمیر و نگهداشت دارایی در مدت استفاده معین باشد.
طبعا هزینه استهلاک هر دوره بستگی به این دارد که حدود بهره برداری و خدمات بالقوه اقتصادی مالی برای موسسه مالک آن معلوم شود. در واقع عمر مفید بر اساس و در رابطه با از دست رفتن ارزشها و امکانات بالقوه از لحاظ انجام خدمات تعیین می گردد.
عمر مفید ممکن است بر اساس یکی از مقیاسهای زیر تعیین شود:
الف_ دوره هایی از زمان بندی مانند تعداد سال یا ماه
ب_ جمع محصول قابل تولید بر حسب واحد سنجش آن
پ_ جمع ساعات کارکرد یعنی تعداد ساعاتی که می توان از دارایی بهره برداری کرد.
از لحاظ نظری، تعیین عمر مفید به ماهیت مل و علل اصلی استهلاک آن بستگی دارد.
ثبت استهلاک
در مورد حسابهای دارایی اصول زیر رعایت می شود:
1. به هنگام خرید یا تحصیل قلمی از دارایی، آن را به بهای تمام شده ثبت می کنند.
2. پس از ان، در مورد آن دسته از داراییها که عمر معین و محدود دارند، بهای تمام شده منهای استهلاک انباشته تا تاریخ تهیه گزارش مالی، ملاک تعیین ارزش و درج آن در گزارشهای مالی قرار می گیرد و آن را ارزش دفتری یا مانده مستهلك نشده می نامند.
3. آن قسمت از بهای تمام شده که به اصطلاح بکار رفته و فایده اش منقضی شده است، بر اساس اصل مقابله درآمد با هزینه (Matching Principle) به حساب هزینه جاری منظور می شود.
استهلاک هر دوره به بدهکار حساب هزینه استهلاک و در مورد وسایل تولید، به بدهکار حساب بهای ساخت ( سربار کارخانه) و به بستانکار حساب دارایی کاه به نام استهلاک انباشته منظور می شود.
نکته مهم این است که در نتیجه این عمل بهای تمام شده در طول استفاده از مال جدا و محفوظ و مشخص می ماند و با آنچه به تدریج از طریق استهلاک سالانه، انباشته می شود مخلوط نگردد.
مخلوط کردن این دو منطقی نیست زیرابهای تمام شده واقعی و قطعی و استهلاک برآوردی و تخمینی می باشد.
حساب دارایی کاه مذکور را که استهلاک انباشته (Accumulated Depreciation) به آن گفته می شود در گذشته " ذخیره استهلاک" می نامیدند که می باید از بکار بردن آن اجتناب نمود زیرا عمل ثبت استهلاک مطلقا ذخیره ای بوجود نمی آورد.